این روزا خیلی سرد و سخت و گیج کننده ست.
دقیقا نمیدونم چی باید آرزو کنم و اینه که این برهه رو عذاب آور میکنه.
هیچ چیز بیشتر از بیست دقیقه نمیتونه خوشحال نگهم داره .
من واقعا گم شدم و خب هو کرز؟
من باید سعی کنم به همه حواسم باشه،
من باید به دوستام زنگ بزنم ، من باید ریزترین اتفاقات رو یادم بمونه، منم که تا به خانواده م از دلتنگی میگم جمله ی کلیشه ایه "انتخاب خودت بود " توی صورتم میخوره؛
چه قدر نامردن آدما ، پس اون محلِ امنِ من کجاست؟
کی حوصله ی خستگی های منو داره؟
درباره این سایت